بیشتر خانمها نمیتوانند بدون وارد کردن قلب و احساس خود یا انتظارات و توقعات بعدی، با کسی ارتباط جنسی برقرار کنند اما چرا؟ اجازه بدهید کمی به بیولوژی بدن آنها بپردازیم. وقتی خانمها شروع به تبادلات فیزیکی با مردی میکنند، از در آغوش کشیدن گرفته تا ایجاد رابطه جنسی، مقدار زیادی هورمون پیوندی اُکسیتوسین در بدن آنها ترشح میشود. زمانیکه این هورمون ترشح میشود، شیمی مغز تغییر کرده و فرد از نظر احساسی، پیوند بیشتری با فردی که آن را تحریک کرده پیدا میکند. اگر تصور میکنید که یک خانم میتواند بدون ایجاد هیچ حسی با مردی ارتباط برقرار کند، مطمئن باشید که اکسیتوسین همه چیز را تغییر خواهد داد! حتی اگر واقعاً علاقهای به دیدن دوباره او نداشته باشد، مطمئناً هنوز دوست دارد از او خبر داشته باشد تا مطمئن شود که همه ارتباطش کاملاً بیمفهوم نبوده است. و اگر قبل از برقراری ارتباط به او تمایل داشته باشد، اکسیتوسین باعث میشود انتظارش از آن رابطه بیشتر شود. باعث میشود روز بعد مدام نگاهش به تلفنهمراهش باشد و انتظار یک تماس یا پیام را بکشد و فکرش هم مدام پیش او خواهد بود. این متاسفانه کاملاً طبیعی است. میل خانمها به ارتباط عاطفی بخاطر تغییر هورمونی ایجاد شده در مغزشان و چون موجوداتی احساسی هستند، بعد از ایجاد ارتباط جسمی بیشتر میشود.
وقتی زنی وارد یک رابطه جنسی عادی بدون آینده میشود و چیزیکه میخواهد را طلب نمیکند یا چیزیکه دوست دارد را انجام نمیدهد یا در هر حال احساس رانده شدن میکند، دچار یک نوع خماری بعد از معاشقه میشود. این خماری بخاطر وجود هورمونهای پیوندی زیاد در بدن اوست که هیچکس را برای وصل شدن پیدا نمیکنند. ممکن است احساس ناامیدی، ناراحتی، عصبانیت، گناه یا خجالت کند زیرا مقدار زیادی اکسیتوسین در بدنش تولید شده است بدون اینکه کسی را بیابد که با او ارتباط احساسی پیدا کند.
علاوهبراین، خانمهایی که در مسیرهای معنوی گام برمیدارند نسبت به این نوع ارتباطات حساستر هستند. چرا؟ زیرا وقتی برای ارتقای معنویت خود تلاش میکنیم، آگاهتر و روشنتر میشویم و احساس وابستگی و اتصال بیشتری داریم و بخش عظیمی از رشد معنوی ما درمورد پایین کشیدن دیوارهایی است که حس عدم وابستگی و ارتباط را ایجاد میکنند. طبیعتاً حساستر شده و نسبت به راهنمای درونمان دقیقتر میشویم. اگر آگاهانه وارد شویم و با افرادی ارتباط برقرار کنیم که تمایل به ازدواج با ما را دارند و رابطه جنسی را به بعد از ازدواج موکول میکنند، صمیمیت جسمی و جنسی میتواند بخش مهمی از زندگی معنوی را تشکیل دهد. درغیراینصورت، احساس خالی بودن و بیمفهوم بودن را ایجاد کرده و واقعاً آیا ارزشش را دارد؟
مطمئناً خیلی از خانمها دور این نوع روابط جنسی را خط کشیدهاند. اما شاید لازم باشد دوباره به مرزهای خود فکر کنید و ببینید انتخابهای شما چطور بر نوع مردهایی که با آنها ارتباط برقرار میکنید، تاثیر میگذارد. دفعه بعدی که در شرایطی قرار گرفتید که فردی که از قبل نمیشناختید یا به او علاقهای نداشتید از شما تقاضای رابطه جنسی کرد، این سوالات را از خودتان بپرسید:
1. آیا فقط به این دلیل اینکار را میکنم که فکر میکنم وقتش رسیده است یا به نظر میرسد که واقعاً از من خوشش آمده و دوست ندارم این علاقهاش از بین برود؟
2. آیا برای اینکه به خودم یا فردی دیگر چیزی را ثابت کنم میخواهم وارد چنین ارتباطی شوم؟
3. چه مرزهایی دارم و آیا آنها را عنوان کردهام و به آنها احترام میگذارم؟
4. آیا میخواهم کارهایی را انجام دهم که اصلاً دوست ندارم و احساس خوبی از انجام آن پیدا نمیکنم؟
5. آیا به او اجازه میدهم به جای اینکه با من و تمایلات من در این ارتباط هماهنگ باشد، خودش فرمانروایی کند؟
6. آیا بیشتر روی لذت دادن به او تمرکز دارم تا لذت جسمانی خودم؟
7. آیا اگر فردا دیگر هیچ خبری از او نداشته باشم ناامید و ناراحت نخواهم شد؟
با خودتان صادق باشید. مطمئناً وقتی هورمونها شروع به ترشح میکنند، دیگر ذهنتان چندان خوب و واضح کار نمیکند. به همین دلیل خیلی مهم است که قبل از اینکه وارد این جریان شوید، این سوالات را از خود بپرسید. و مطمئن باشید اگر قبل از ازدواج وارد رابطه جنسی با او شوید، باعث نخواهد شد که بیشتر دوستتان داشته باشد! منتظر مردی بمانید که رابطهای واقعی با شما شروع کند و قصدش ازدواج باشد، از شما درمورد زندگیتان بپرسد و به تدریج به شما علاقهمند شود.
حالا برمیگردیم به سوالی که در ابتدا مطرح کردیم. آیا برای خانمها هم امکان دارد که بدون ایجاد واکنش احساسی یا وابستگی، با کسی ارتباط جنسی برقرار کنند؟ در دو صورت چنین چیزی امکانپذیر است. اولی زمانی است که زن بی قید است و قدرت جنسی بالایی دارد و همیشه به دنبال تمایلات خود میرود، هیچ توقعی ندارد و به هیچ عنوان به دنبال هیچ رابطهای نیست. دومی زنانی است که تمایل آن مرد بسیار بیشتر از آن زن بوده و به همین علت عشقبازی زیادی با زن انجام میدهد. خیلی وقتها اگر زنی از مردی خیلی خوشش نیاید، حتی بعد از ایجاد رابطهجنسی راحتتر میتواند بگذرد و برود. هر دو این شرایط بسیار نادر هستند. در اکثر موارد خانمها از ایجاد چنین ارتباطاتی پشیمان میشوند و وقتی میفهمند که آن مرد به دنبال ایجاد رابطه بیشتر نبوده، ناامید شده و سعی میکنند خودشان را توجیه کنند که آن ارتباط یک تجربه خود برایشان بوده است.
خانمها باید بدانند که بدنشان مقدس است و تمایلات جنسی آنها بخشی از روحشان است. جسم و روح آنها هر دو برای ایجاد لذت در آنها هستند. قلب آنها با تمایلات جنسیشان در ارتباط است و باید بدانند وقتی وارد رابطه جنسی میشوند قلبشان را هم وارد جریان کردهاند. از اینرو بهتر است جنسیت و تمایلات جنسی خود را فقط بعد از ازدواج و با راههایی تجربه کنید که باعث نشود احساس بدی به خودتان پیدا کنید.
اگر رابطهای به آن شکل زودگذر و یکشبه را تجربه کردید، اول از همه باید بتوانید خود را ببخشید و دست از قضاوت کردن خود بردارید. به خودتان سخت نگیرید. به درگاه خدا توبه کنید. در دفترچه خاطراتتان چیزایی که از آن تجربه یاد گرفتهاید را یادداشت کنید و ببینید چطور این تجربه میتواند کمکتان کند بفهمید واقعاً چه میخواهید و به دنبال چه هستید. افسار تمایلات جنسیتان را دوباره به دست گیرید و از آن به بعد آن را هماهنگ با واقعیت وجودیتان و نوع صمیمیتی که به دنبالش هستید راه ببرید.
نظر شما در این باره چیست؟ فکر میکنید برقراری ارتباط جنسی پیش از ازدواج و بدون ایجاد واکنش احساسی یا وابستگی چه مشکلاتی را به همراه خواهد داشت؟
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مجردها، ،
برچسبها: